۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

ضـرورت عبـور از سـطح به عمـق مسـایل و سـوژه های روز


ضـرورت عبـور از سـطح به عمـق مسـایـل و سـوژه هـای روز



رحمان کریمی



انگیزه این « نوشت » مقاله خواندنی و جالبی ست از آقای دکتر منشور وارسته با عنوان « و اما هدیه ( متخصصین دیدبان نظام ) به اشرافیت آخوندی ... » که هنوز روی سایت « همبستگی ملی » می باشد . نکته قابل ملاحظه و دقیق و درستی در آن نوشتار هست که بعداً بدان پرداخته خواهد شد . پیش از پرداخت به نکته دوم لازم به تذکراست که نمی توان ونباید مسایل واشخاص سیاسی را صرفاً مقطعی واکنونی دید و بررسی کرد .همچنانکه زمان پروسه یی ست پیوسته و جاری ، محتویات زمانی هم در ارتباط و تداخل با هم می باشد ونه خلق الساعه . هر اتفاق سیاسی یا حضور شخص سیاسی در صحنه ، پیش زمینه یی آشکار یا پنهان دارد . برای درک و بیان درست مسئله لازم است که پیش زمینه ها را هم دید و مورد مداقه قرار داد . اضافه براین نقش سیاسی یک عنصر ایرانی یا خارجی را باید در تمامی سطوح ذی نفوذ و ذی مدخل مدّ نظر قرار داد . فی المثل برسر راه مقاومت و اشرف قهرمان ، یکمرتبه سرو کله بابا یی بنام « باتلر » پیدا می شود . دراینجا ما فقط با رژیم منحوس و اوباش فاشیستی ملا – پاسدار و باتلر سرو کار نداریم که رژیم پول بدهد و او به مأموریت کثیفی قیام کند . باتلر نه یک ایرانی تبار که یک دیپلمات آمریکایی ست . قبلاً سفیر در مقدونیه بوده و رسیده به مقطع بازنشستگی . او از مهره های خط ایران گیتی ست . یکی از معاونان ایران گیتی وزارت خارجه آمریکا به او آخرین مأموریت ابلاغ « طرح آمریکا » برای اشرف را می دهد . طرف از هول حلیم به همت خلل ناپذیر اشرفیان قهرمان ، توی دیگ می افتد و جزغاله می شود . چنان جزغاله یی که کارت طرح آمریکا هم با او می سوزد و دود می شود و می نشیند در چشم مالکی و اربابش . طبیعی ست که برای جوش دادن چنان معامله کلان و یامفتی ، خامنه یی و مالکی هم موظف به پرداخت « حق العمل کاری » بوده اند و سبیل آن ناکام را چرب کرده اند . اما باتلر خدمتگزار وزارت متبوعه خود بوده و نه مستقیماً خامنه یی سرجلاد . او در پوست و گوشت دیپلمات آمریکایی خود بوده و نه این حیوان یا آن حیوان . ایران گیتی بودن خود بیانگر و روشنگر کل مسئله است . استاد منوچهر هزارخانی به درستی دریافته بودند که عنوان مقاله بسیار جالب خودرا « باتلر ، دلال طرح آمریکا » گذاشته بودند یعنی مستقیم بی کژ و مژ به هدف زده بودند . با مسایل و اشخاص سیاسی نباید با یک دید و احساسات ژرنالیستی و شتابزده برخورد کرد . اگر چیزی بنام « طرح آمریکا » در برابر طرح اروپا نبود ، بزرگتر از باتلر هم با پول خامنه یی نمی توانست به چنان مأموریت رسوا و شکست خورده یی قیام کند . پول خامنه یی که در حقیقت پول مردم چپاول شده ایران است آنگاه کارساز می افتد که سیاست آمریکا با آن موافق و همراه باشد . باید مواظب باشیم که ناخواسته پازن گله گرگ ها را که خامنه یی باشد زیاده از حد بزرگ و توانمند نکنیم . اگر سیاست آمریکا نبود و یا بود و چنین نبود با آنهمه افشاگری های مقاومت ایران ، به ویژه اشرف قهرمان ؛ درهمان ماه های اول اشغال عراق دم از خامنه یی هارتر و حریص تر هم قیچی شده بود . پس باید از سطح به عمق مسایل آمد .


آقای دکتر منشور وارسته به درستی دم آن سی و هفت تن آل عبا و قبای ایران گیتی را به کمپانی های نفتی و صنایع سنگین آمریکا گره زده است . ایران گیت یعنی همین کمپانی های بزرگ و متوسط آمریکا که هدفی ندارند جز برداشت سود کلان از قِبـَل ایران . خطرات سیاسی آن برای آنها مطرح نیست . ایران به روس و چین و ماچین و اروپا گره خورده است و کارتلیست ها و تراست داران آمریکا یی سر خود را بی کلاه یا فقط شبکلاه می بینند . در عرصه رقابت اقتصادی ست که سیاست هم تعیین می شود . چه سیاستی ؟ سیاست سازش و ساخت وپاخت با رژیم حاکم برایران . پس بخش ایران گیتی ها و دلالان و مزدوران وزارت اطلاعات رژیم درهم گره خورده ، به صحنه آمده اند . در مراسم با شکوه انتخاب مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف قهرمان ، یکی دو نفر از خواهران کاندیدا به درستی اشاره کردند که ارتجاع حاکم و استعمار نقشه انحلال سازمان را کشیده بودند ( نقل به معنی ) . این سی و هفت مأمور نه بی سواد هستند و نه افرادی نادان که فقط مشتی کتاب در کله یا بار داشته باشند . اینان مسایل را خوب می فهمند و تمیز می دهند ، نهایت آنچه لازمه انسانیت است فاقد آن هستند . رژیم های دیکتاتوری حتا نوع دینی و بدوی هم برای گذران سیاست هایشان در عرصه داخلی و بین الدول به متخصصان ، تکنوکرات ها و روشنفکران خود فروخته نیازمند بوده و همچنان هستند . از قدیم گفته اند : « ملا شدن چه آسان ، آدم شدن چه مشکل » مشکل این سی و هفت تن آل عبا و قبای ایران گیتی در آدم نبودنشان هست وگرنه ملای ملایند ، ملا به معنی با سواد . شما فکر می کنید ، اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا برای ابقای نام پرافتخار سازمان مجاهدین خلق در لیست کذایی ، چه هست و از کجا آمده ؟ از همین رجاله های ریز و درشت که وقت لزوم نظریات خودرا در علن هم مکتوب می کنند . وزارت خارجه اسناد طبقه بندی شده محرمانه را حتا به دادگاه و کنگره آمریکا رو نمی کند زیرا هم کارت ها می سوزند و هم دلایل ابقا بی اعتبار می شود . فقط به اشاره بگویم که برسر راه تاریخ پر تلاطم ایران زمین ، امثال اینان همیشه بوده و چه بسیار هم . قهرمانان ملی ایران فقط با صف مشخص دشمن حاکم روی در روی نبوده اند . آنان ناگزیر بوده اند که در چند جبهه بجنگند . تجسم و تبلور آن دوران ها را امروز در عرصه مقاومت ایران می بینیم . امروز از دیروز و دیروز ها بسی سخت تر و دشوارتر و طاقت سوز تر است و لاجرم رهبری استوارتر طلب می کند . امروز دشمن هم چون اختاپوس چنگال هایش برای بکارگیری سلاح و امکانات تا قلب بین الدول هم می رسد . اگر این چشم انداز را در ذهن تجسم و تجسس دهیم درمی یابیم مقام رفیع مقاومت سرفراز ایران و پیشاپیش و فوق همه اشرف قهرمان را که دارد در چه جبهه هایی می جنگد و می پاید .


و اما نکته دوم مقاله جناب وارسته : برای بذل توجه نویسنده محترم و نیز خوانندگان ارجمند ، لازم به تذکر است که اضافه تخصیصی « اشرافیت آخوندی » مطلقاً تناسبی با واقعیت وجودی و عملکرد ملایان حاکم نداشته و ندارد . اشراف و اشرافیت صرف نظر از چند و چون طبقاتی ، به ظاهر هم که شده باشد از ظاهری آراسته ، موقر و متین برخوردار بوده و هستند . تشخص از مشخصات ظاهری این طبقه است . آخوند های حاکم را فقط می توان اشرار و کاست پلید و حقیر آنان را عنوان « اشراریت آخوندی » داد و لا غیر . ثروت عظیم به تنهایی کسی را در رده اشراف قرار نمی دهد ، قدرت نیز به همچنین . اگر ثروت و شوکت این گله گرگ های خونخوار به صد چندان هم رسد ، بی بـُته گی و بی سرو پایی و شرارت های بی مرز و حد از چهره و سخن گفتن و اعمال وحشیانه شان داد می زند . هر گردی که گردو نمی شود ، گیرم که خود آرزو به دل مانده شان ادعا کنند که به اشرافیت رسیده اند !! . آدمکشان دستاربند سرپیری می آیند پشت میکرفن و برای یک نوبت هم که شده نمی توانند ، دجالیت و خونخواری و سیه دلی خود را از دید انظار پنهان کنند . اگر عبا و عمامه را از آنان بردارند ، بیننده گمان برد که با سارقی کوهی و خونی روی درروی شده است . این بُنجُل فاشیست های بدوی چه چیزشان حتا به بدترین اشراف می برد که در خور آن باشند . غارت بی حساب و کتاب بیت المال و ثروت های عظیم ملی ، قتل و جنایت و فساد و بی قانونی و عطش سیری ناپذیر حکمرانی ، توطئه و دسیسه و زد و بند و تجاوز به حریم همسایگان و هر نقطه از جغرافیای سیاسی جهان که بتوانند ؛ از ویژگی ها و مشخصات بارز این جمع نسناس و خناس بوده وهست . کوتاه کنم ، زنده یاد بزرگمرد تاریخ معاصر ایران ، محمد مصدق هم از اشراف بود . او کجا و کاشانی جاه طلب پیمان شکن مرتجع کجا ؟ . بنابراین بهتر می بود که جناب وارسته به جای « اشرافیت آخوندی » می نوشتند : « اشراریت آخوندی » .


اشرف قهرمان جان برکف ایستاده است به انجام یک رسالت عظیم تاریخی که خواست زمان ما و ملت در بند ماست . اگر سی و هفت تن بشوند سی و هفت هزار تن ، اگر نام سازمان مجاهدین خلق در لیست بماند یا نماند ؛ مقاومت ایران نه از پای درآمدنی ست و نه اهل استحاله باب طبع رژیم اوباش فاشیستی حاکم و حامیان بین الدول آن است . مطالبه مقاومت ایران یک مطالبه مشروع و برحق است که خلاصه می شود در آزادی و رشد ایران . آنکه از جان پاک خود بگذرد از جان های آلوده به صد سلاح و تیر زهرآگین چه باک .








ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed